یاری. امداد. اعانت:
گر آید به یاریگری شهریار
وگر نی به تاراج رفت آن دیار.
نظامی.
- یاریگری کردن، اصراخ. مساعفه. مسانده. (منتهی الارب). کمک کردن
یاری. امداد. اعانت:
گر آید به یاریگری شهریار
وگر نی به تاراج رفت آن دیار.
نظامی.
- یاریگری کردن، اصراخ. مساعفه. مسانده. (منتهی الارب). کمک کردن